
بیانیه ژانویه دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، مبنی بر تمایل وی به تهیه 40 کشتی یخ شکن جدید برای گارد ساحلی ایالات متحده، اقدام کشتی سازان کشورهایی مانند کانادا و فنلاند را که در ساخت این کشتی های تخصصی تخصص دارند، تحریک کرده است. در حالی که هر دو کشور با پیشنهادات متفاوت به ایالات متحده نزدیک می شوند، یک علامت سوال مهم در مورد اینکه واشنگتن چه چیزی را در اولویت قرار می دهد ظاهر می شود: اضافه شدن سریع کشتی ها به موجودی یا پشتیبانی از صنعت کشتی سازی داخلی؟
"دیپلماسی یخ شکن" فنلاند و وعده تحویل سریع
به نظر می رسد فنلاند با تجربه عمیق خود در ساخت کشتی های یخ شکن، مایل به بستن یک معامله بزرگ با ایالات متحده است. اظهارات الکساندر استاب، رئیسجمهور فنلاند، پیش از دیدار با ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در فلوریدا در ماه گذشته، منعکسکننده امیدهای او بود که «دیپلماسی یخشکن» به فنلاند در ایجاد روابط خوب با ایالات متحده و دولت ترامپ کمک میکند. پیشنهاد اساسی فنلاند احتمالاً با تولید سریع یخ شکن های مورد نیاز در کارخانه های کشتی سازی با تجربه خود، به نیاز فوری ایالات متحده پاسخ می دهد.
پیشنهاد تولید محلی و انتقال فناوری از کانادا
اما فنلاند در این مسابقه تنها نیست و همچنین با یک کشتیساز بزرگ کانادایی که در ساخت چنین کشتیهایی تخصص دارد، روبرو است: Seaspan. دیوید هارگریوز، معاون ارشد توسعه تجاری این شرکت، به دیفنس نیوز گفت، در حالی که فنلاند به دنبال ساخت یخ شکن های آمریکایی در کشور خود است، کانادا رویکرد متفاوتی را ارائه می دهد. هارگریوز گفت که مذاکرات آنها با ایالات متحده بر این موضوع متمرکز بود که آیا کارخانههای کشتیسازی ایالات متحده میتوانند طرحهای Seaspan را بگیرند و از آنها برای ساخت یخشکنهای خود استفاده کنند. این پیشنهاد پتانسیل تقویت صنعت داخلی ایالات متحده و رفع نگرانی های امنیت ملی را دارد. هارگریوز افزود که این مفهوم هم در واشنگتن و هم در سطح سیاسی «شتاب معقولی پیدا کرده است» و چندین بحث با نمایندگان کنگره آمریکا و کارخانههای کشتیسازی برای ساخت این کشتیها صورت گرفته است.
قوانین ایالات متحده و قدرت استثنایی رئیس جمهور
قانون ایالات متحده ایجاب می کند که اکثریت قریب به اتفاق کشتی های گارد ساحلی و اجزای اصلی آنها در کارخانه های کشتی سازی آمریکا ساخته شوند تا از صنعت ملی حمایت کنند و امنیت ملی را تقویت کنند. با این حال، استثناهایی از این قاعده ممکن است توسط رئیس جمهور مجاز باشد. پیچیدهتر کردن فرآیند تصمیمگیری، سخنان پرزیدنت ترامپ در مورد نیاز به احیای قابلیتهای ملی کشتیسازی است، حتی در شرایطی که او تحویل سریع کشتیها در ناوگان گارد ساحلی را با نزدیک شدن به سن بازنشستگی در اولویت قرار میدهد. همانطور که هارگریوز می گوید، "این واقعاً بستگی به این دارد که آمریکا در کجا اولویت دارد - اگر طبق برنامه باشد، فنلاند احتمالاً پاسخ درستی است. اگر آنها همچنان به توانایی های کشتی سازی غالب خود اولویت دهند، که انجام داده اند، فنلاند پاسخ درستی نیست."
راه حل ترکیبی و نیازهای قطب شمال
سناریوی احتمالی دیگر این است که واشنگتن بتواند یک استراتژی ترکیبی را دنبال کند. این رویکرد می تواند شامل خرید یک یا چند کشتی یخ شکن از فنلاند برای رفع سریع نیازهای فوری و همزمان پیگیری برنامه ساخت کشتی های باقی مانده در ایالات متحده باشد. علیرغم صحبت های ترامپ در مورد 40 کشتی جدید، تجزیه و تحلیل ناوگان گارد ساحلی در سال 2023 به این نتیجه رسید که این سرویس در مجموع به هشت تا نه یخ شکن قطبی، 8 تا 9 سنگین و متوسط نیاز دارد تا به طور مؤثر ماموریت های قطب شمال را انجام دهد. این نشان می دهد که ایالات متحده ممکن است در ابتدا کشتی های کمتری خریداری کند و به تدریج ظرفیت صنعت داخلی را افزایش دهد.
روابط تجاری کانادا و آمریکا و همکاری سه جانبه
در حالی که روابط تجاری بین کانادا و ایالات متحده در چند وقت اخیر دچار تنش هایی شده است، هارگریوز می گوید صنعت کشتی سازی تا حد زیادی تحت تأثیر چنین تحولات اقتصادی قرار نگرفته است. همچنین تلاشها برای اجرای پیمان سهجانبه همکاری یخشکن، که هدف آن گردآوری تخصص فنلاند، کانادا و ایالات متحده در قطب شمال است، در حال انجام است. نمایندگان سه کشور قرار است در ماه مه بار دیگر با یکدیگر ملاقات کنند تا در مورد گام های ملموس تر در مورد طراحی و تولید یخ شکن، توسعه نیروی کار کارخانه کشتی سازی و تحقیقات منطقه قطبی بحث کنند. این همکاری اهمیت مشارکت و به اشتراک گذاری دانش در فرآیندهای خرید یخ شکن های آینده را برجسته می کند.
در نهایت، تصمیمی که ایالات متحده در مورد خرید یخ شکن می گیرد، اولویت های استراتژیک و منافع ملی کشور را منعکس خواهد کرد. رقابت بین فنلاند که مزیت تحویل سریع و تولید کننده با تجربه را ارائه می دهد و کانادا که فرصت حمایت از صنعت داخلی و انتقال فناوری را ارائه می دهد، در انتخاب نهایی واشنگتن تعیین کننده خواهد بود. در این فرآیند که راه حل ترکیبی روی میز است، نقش فزاینده ایالات متحده در قطب شمال و نیازهای عملیاتی آن در این منطقه نیز به عنوان یک عامل مهم در شکل دادن به این تصمیم برجسته می شود.