پدر و مادری که نمی تواند نه بگوید، کودک را مدیریت می کند

پدر و مادری که نمی تواند نه بگوید، کودک را مدیریت می کند
پدر و مادری که نمی تواند نه بگوید، کودک را مدیریت می کند

روانپزشک پروفسور دکتر. نوذت طرهان به خانواده ها نسبت به نوع بچه های «حاکم کوچک خانه» هشدار داد. کودکی که در محیط شل و انضباط بزرگ می شود، شخصیتی بی حد و حصر، بی مسئولیت و سیری ناپذیر دارد و اولین مشکلات این کودکان معمولا در دوران مهدکودک ظاهر می شود. کودکانی که در این سبک رشد می کنند نمی توانند با دوستان دیگر سازگار شوند، نمی دانند چگونه با عدم تحمل انتقاد خود به اشتراک بگذارند و توجه را جلب کنند. با نوجوانی، خود محور می شود و تنها می شود. از آنجا که آنها در برابر انتقاد تحمل نمی کنند، نمی توانند یاد بگیرند، نمی توانند خود را بهبود بخشند و شخصیت های مصرف کننده ظاهر می شوند. رئیس موسس دانشگاه اوسکودار-روانپزشک پروفسور. دکتر. نوذت طرهان به خانواده ها توصیه می کند که راه های صحیح تعادل بین آزادی و مسئولیت را برای گرفتار نشدن در این معضل به کار گیرند.

توسط فرزند والدینی که نمی تواند نه بگوید مدیریت می شود

روانپزشک پروفسور دکتر. نوذت طرهان گفت که اخیراً دیده ام که بچه ها در موقعیت های کوچک واکنش نشان می دهند، دعوا می کنند و وسایل را پرتاب می کنند. «نوعی از کودکان پدید آمده است که نمی توانند مرزهای شخصی را در روابط انسانی بیاموزند. ما شروع کردیم به دیدن انواع کودکانی که نه تنها از والدین خود، بلکه از همه جا زیر بمباران اطلاعات و پرسشگری قرار دارند. اگر والدین ناکافی باشند و نتوانند نه گفتن به کودک را یاد بگیرند، کودک سعی می کند والدین را مدیریت کند. امروزه کودکان سعی می کنند بر والدین خود مسلط شوند. این علاقه به آزادی مفهومی است که توسط فرهنگ عامه به ما ارائه شده است. این همان چیزی است که می توانیم آن را روح زمانه بنامیم. ما آن را عصر هزاره می نامیم، ما آن را نسل دیجیتال می نامیم. گفت.

این رویکرد که «ما زجر کشیدیم، رنج نبیند، سختی به دست آوردیم، ممکن است آسان کند» صحیح نیست!

طرهان، روانپزشک با بیان اینکه مفهوم مادر شدن نیز تغییر کرده است، گفت: «والدین برای اینکه کودک را ناراحت نکنند، به هر چیزی که می گویند بله می گویند. نسل های قدیمی در فقر در حال بلوغ بودند. نسل های کنونی باید در وجودشان به بلوغ برسد. بلوغ در ثروت دشوارتر است. والدین احساس می کنند که نیاز دارند فرصت های بیش از حد لازم را برای فرزندانشان به سبک «ما زجر کشیدیم، او عذاب ندید، ما سخت کردیم، او آسان کرد» برای فرزندانشان فراهم کنند. وقتی این اتفاق می‌افتد، نسلی پدید می‌آید که با فقر مواجه نشده است. در واقع، والدین فکر می کنند که این والدین بودن است که فرزندان خود را با غم و اندوه و ناامیدی مقایسه نکنند. با این حال، هر دو واقعیت زندگی هستند و کودک باید این را یاد بگیرد.» هشدار داد.

اگر والدین آسان بگیرند، کودک نمی تواند یاد بگیرد که کجا بایستد.

طرهان با بیان اینکه باید با نشستن و گفت و گو در خانواده تصمیم گیری شود، گفت: «نظر از کودک مهم است. مثلا وقتی به تعطیلات می روید. اما در نهایت رهبر والدین هستند. اگر آنچه کودک می گوید درست است، باید آن را دنبال کرد. در فرهنگ استدلال، اگر حق با کودک باشد، والدین می توانند بر اساس استدلال خود او را توجیه کنند. از طرفی والدین به دلیل اصرار بی دلیل یا بهره برداری عاطفی کودک، با گفتن «صحنه نساز، من نباید با چنین مشکلی کنار بیایم، سعی نکنم او را متقاعد کنم» راحت می شوند. در چنین مواقعی کودک نمی تواند حد و مرز ایستادن را یاد بگیرد.» گفت.

مدل سازی بارش برف در این رشته

طرهان روانپزشک با یادآوری اینکه والدین باید با قاطعیت و هماهنگی مشترک رفتار کنند، گفت:
«کودکانی که بیش از حد آزاد بزرگ می شوند، در معرض لوس و بی احترامی قرار می گیرند. حتی گاهی اوقات با ناله و آزرده شدن به بعضی چیزها می رسد. او این را به عنوان یک روش حل مسئله یاد می گیرد. والدین نمی توانند با نوازش سر کودک به او نه بگویند. چنین روابط خانوادگی در محیط های غیرقانونی صورت می گیرد. مثلاً اگر مادر طور دیگری بگوید، پدر طور دیگری بگوید، اگر مادر جداگانه بگوید عصر و صبح، ناهماهنگی است. برای او موقعیت هایی مانند انضباط و نصیحت مانند بارش برف است. اگر کند و پیوسته باشد، نگه می دارد. روزی مثل طوفان هست، روز بعد طوفان نمی ماند. برای این کار باید یک محیط پایدار و منظم ایجاد شود. والدین باید بدانند چگونه با دلایل خود نه بگویند. برای او بسیار مهم است که به جای دستور دادن، گزینه هایی را ارائه دهد و به جای توصیه، الگو قرار دهد.» توصیه هایی کرد.

ستایش شخصیت متفاوت است، ستایش رفتار متفاوت است

طرهان با تاکید بر اینکه قدردانی از کودک برای رشد عاطفی او مهم است، گفت: باید مراحل رفتاری کودک را تحسین کرد نه شخصیت. بنابراین وقتی به کودک می گویید: "تو خیلی موفقی، تو خیلی خوب هستی، تو خوش تیپ ترین پسر دنیا هستی"، به او برچسب بله می دهی. با این حال، اگر مراحل رفتار و تلاش هایی مانند «تو کار سختی هستی، اتاقت را مرتب کردی، تکالیف خود را انجام دادی» مورد تحسین قرار گیرد، رویکردی تقویت کننده به کودک نشان داده می شود. اگر شخصیت او را تحسین کنیم، کودک خودخواه می شود، احساس عالی می کند. چنین کودکانی در برابر تغییر بسته و لجباز هستند، آنها نمی توانند خود را بهبود بخشند.

فرزندان خانواده های کودکانه سیری ناپذیرند

طرهان با به اشتراک گذاشتن مشاهدات خود مبنی بر اینکه فرزندان خانواده های نقش کودک بر اساس قوانین کودک سازماندهی می شوند و کودک مطالبه گر است، گفت: فرزندان خانواده های فرزند پسر که همه چیز را بر اساس کودک سامان می دهند. ، سیری ناپذیر هستند، کودک برای 2 نفر محبت دریافت می کند و هنوز راضی نمی شود. این کودکان زمانی که نمی خواهند واکنش نشان می دهند، روابط دوستانه خود را مرتب تغییر می دهند، نمی توانند ازدواج خود را مدیریت کنند، در هوش تحصیلی موفق هستند اما در مهارت های عاطفی و اجتماعی شکست می خورند. او نمی خواهد درس بخواند، پس از مدتی امتناع از مدرسه شروع می شود. نگاه کن، همیشه اینترنت داری. این تا حد اعتیاد به اینترنت و صفحه نمایش هم پیش می رود.» روند ممکن را شرح داد.

تربیت فرزندان خوب غرق شدن در دانش نیست

طرهان با بیان اینکه پروژه والدین کودکان را بزرگ می کند اما از رشد شخصیت می گذرد، گفت: والدین باید به رشد شخصیت و همچنین رشد فنی و حرفه ای کودک اهمیت دهند. برای رشد شخصیت، بسیار مهم است که کودک بداند کجا باید بایستد و مسئولیت پذیر باشد. هر کودکی وظایفی متناسب با سن خود دارد. تربیت فرزندان خوب فقط غرق کردن آنها در اطلاعات نیست. نکته اصلی این است که اطمینان حاصل شود که کودک خودش اطلاعات را پیدا می کند. گزینه های کودک را پیشنهاد دهید. به عنوان مثال، با قرار دادن 3-4 تی شرت جلوی کودک، جذابیت بیشتر یکی از آنها و انتخاب یکی از آنها، والدینی که به کودک احساس استقلال می دهند "من آن را انتخاب کردم" نیز کنترل خود را از دست نمی دهند. ” مثال زد.

والد ایده آل کنترل درونی را به کودک می آموزد

پروفسور با تاکید بر اینکه کودک می تواند به موقع یاد بگیرد که کجا بایستد. دکتر. نوذت طرهان گفت: «بچه ها می توانند یاد بگیرند که چه زمانی می توانند صحبت کنند و چه زمانی نمی توانند، بسته به شرایط، متناسب با سنشان. اما در خانواده هایی که بیش از حد سرکوب شده اند، کنترل درونی بیشتری نیز وجود دارد. این بار برعکس، بچه هایی هستند که اعتماد به نفس ندارند و نمی توانند بگویند «این شخصیت من است». در حالی که ما در تلاش برای رفع این مشکل هستیم، مدل هایی مانند پدرسالاری کودک وارد زندگی ما می شود. انتخاب درست و تصمیم گیری منطقی یک مهارت است و بعداً آموخته می شود. ما باید با استفاده از روش تغییر توجه با توجه به سن کودک به آن نزدیک شویم. در کودکان 0-5 سال اگر توجه او به جای آنچه می خواهد تغییر کند و به سراغ موضوع دیگری که به آن علاقه دارد برود، کودک روش رویارویی با مادر و پدر را نمی آموزد. گفت.

اگر کودک احساس کند والدین متفاوت فکر می کنند، از این تفاوت استفاده می کند.

روانپزشک پروفسور با بیان اینکه روش هایی برای کسب مهارت حل مسئله در کودک وجود دارد. دکتر. نوروز طرهان،
«کودک باید تعادل آزادی و مسئولیت را با انتخاب های درست بیاموزد. مثلاً یک فضای آزاد ساختار یافته در خانه را به کودک بسپاریم و اجازه دهیم بازی کند و آزادانه آن را توزیع کند. اما دوباره جمعش کن اگر به هر قسمت از خانه بیاموزید که همین کار را انجام دهد، پس در حال آموزش بی قانونی هستید. یا اینکه با مشاهده والدینش یاد می گیرد که وقتی مهمان به خانه می آیند چگونه رفتار کند. بسیار مهم است که والدین از یک زبان مشترک استفاده کنند. اگر اختلاف باشد گاهی به گفته مادر و گاهی پدر عمل می کند و از آن اختلاف نظر استفاده می کند.» گفت.

تعادل میل و نیازها و توانایی به تعویق انداختن ارضا را باید آموخت.

طرهان با مثالی از مادران شاغل گفت: «مادر شاغل به فرزندش اجازه می‌دهد از احساساتش سوءاستفاده کند، زیرا من نمی‌توانم برای کودک وقت بگذارم. او به هر چیزی که کودک می خواهد می رسد، حتی اگر به آن نیاز نداشته باشد. این بار، تعادل نیاز و تقاضا نادیده گرفته شده است. مادر باید مانند یک فرد بالغ به کودک بگوید، اما نباید انتظار رفتار بزرگ انسانی را داشته باشد. در چنین شرایطی، توانایی به تعویق انداختن رضایت را به کودک آموزش می‌دهند، مثلاً «ببین، ما همان اسباب‌بازی را در خانه داریم، اما کسی نیست، می‌توانیم این یکی را بگیریم، یا اگر همین الان توانستی تحمل کنی، فردا برایت چیز بزرگتری می خرم، آخر هفته به آنجا می رویم.» وقتی مهارت به تعویق انداختن ارضا شدن آموزش داده می شود، کودک برای رسیدن به خواسته بیشتر درخواست را به تعویق می اندازد. اینها رفتارهایی است که کودک می تواند یاد بگیرد و والدین باید زمان بگذارند و فکر کنند که چگونه می توانم این مهارت را به فرزندم بیاموزم.» او گفت.

کودک به والدینی نیاز دارد که بتواند به آنها اعتماد کند و به آنها تکیه کند.

موسس دانشگاه اوسکودار، روانپزشک پروفسور. دکتر. نوذت طرهان سخنان خود را اینگونه به پایان رساند:

«کودک فکر می‌کند که مادرش اگر هر کاری می‌خواهد انجام دهد خوب است، در حالی که کودک به والدینی که بتواند مدیریت کند، نیاز ندارد، بلکه به والدینی نیاز دارد که می‌تواند به آنها اعتماد کند و به آنها تکیه کند. کودکان طبیعتاً مایلند والدین قوی را ببینند. والدین باید این مهارت را داشته باشند که با دلایل به کودک نه بگویند. والدین وظایف مهمی دارند که فرزندانی را تربیت کنند که منطقی رفتار کنند نه با اشتیاق.»