علائم یائسگی کمتری در فرهنگ هایی که به زنان احترام می گذارند مشاهده می شود

علائم یائسگی کمتری در فرهنگ هایی که به زنان احترام می گذارند مشاهده می شود
علائم یائسگی کمتری در فرهنگ هایی که به زنان احترام می گذارند مشاهده می شود

«زندگی، مانند بسیاری از فرآیندهای طبیعت، در مراحل مختلفی جریان دارد. جنبه های اجتماعی، روانی و زیستی زندگی انسان در این مراحل بازسازی می شود. از دوران پیش از تولد، هر مرحله به روش خود به فرد کمک می کند و در عین حال بحران هایی را ایجاد می کند که باید بر آنها غلبه کرد.» متخصص روانشناسی بیمارستان دانشگاه اوکان استانبول Cln. ص Müge Leblebicioğlu Arslan اظهاراتی را بیان کرد.

روند رشد انسان شامل موازنه ها و تغییرات حیاتی است که هر کدام ویژگی ها، مشکلات، حل شدن و سازگاری خاص خود را دارد. همه این تغییرات که می توان از آن به عنوان یک بحران در زندگی فرد یاد کرد، در واقع فرآیندهای مورد انتظار و ضروری هستند. این فرآیند اساساً با تلاش برای حفظ زندگی با لقاح اسپرم و تخمک که آن را از بین بسیاری از احتمالات انتخاب کرده است، آغاز می شود. اساسی ترین نیاز نوزاد این است که نیازهای جسمانی خود را برآورده کند و با ایجاد پیوند ایمن با مراقب، سعی در ایجاد فرصت های مناسب برای آشکار شدن توان ژنتیکی خود داشته باشد.

نوجوانی فرآیندی است که مستلزم سازگاری با تغییرات فیزیکی، شناختی و اجتماعی است. این دوره یک دوره رشدی دردناک برای نوجوانان است که در آن سعی می کنند در مورد زندگی خود تصمیم بگیرند، مسئولیت بپذیرند، جایگاه خود را در جهان بیابند و بحران هویت خود را حل کنند.

دوران یائسگی مانند سایر دوره ها یکی از دوره هایی است که تعادل حیاتی و تغییرات رشدی برای زنان را شامل می شود. یائسگی توقف خونریزی قاعدگی در نتیجه از دست دادن فعالیت تخمدان است. اگرچه علائم یائسگی در زنان متفاوت است، اما معمولاً می‌توان آن‌ها را به صورت گرگرفتگی، تعریق شبانه، اختلالات خواب، تحریک‌پذیری، مشکل در کنترل خشم، دوست نداشتن خود، خستگی، سردرد، بی‌میلی جنسی و بی‌تفاوتی مشاهده کرد. می توان گفت که ظهور، شدت و طول مدت این علائم به عوامل زیستی-روانی-اجتماعی مربوط می شود.

علائم یائسگی کمتری در فرهنگ هایی که به زنان احترام می گذارند مشاهده می شود

اگرچه یائسگی یک دوره رشدی است، اما می تواند باعث برهم خوردن تعادل سیستم های مختلف بدن و ایجاد مشکلات روانی شود. تأثیر عوامل اجتماعی-فرهنگی به جای تأثیر مستقیم تغییرات هورمونی، نقش مهمی در ایجاد علائم روانی در این دوران دارد. برداشت ها و نگرش ها نسبت به یائسگی در فرهنگ های مختلف متفاوت است. نگاه فرهنگی متأسفانه در نحوه برخورد جامعه با این دوره از زنان نقش تعیین کننده ای دارد، همانطور که در سال های اخیر در بسیاری از زمینه های دیگر نقش داشته است. تا جایی که این وضعیت باعث می شود که یائسگی تنها از نظر تغییرات هورمونی و عواقب فیزیکی آن قابل مشاهده باشد. بنابراین، زمانی که از یائسگی یاد می شود، گرگرفتگی و علائم همراه آن مانند کاهش میل جنسی، تعریق شبانه و بی خوابی به ذهن متبادر می شود. درست است که تغییرات بیولوژیکی وجود دارد که بر زندگی روزمره، سلامت و روابط زنان با سایر افراد در دوران یائسگی تأثیر می گذارد. اگرچه برخی از این علائم نشانه های بدنی تغییرات هورمونی هستند، اما نحوه بیان علائم و شدت آنها مستقل از تأثیرات فرهنگی و اجتماعی نیست. در واقع، مطالعات نشان می دهد که این علائم و حتی نحوه تجربه یائسگی زنان، تحت تأثیر دیدگاه محیط، جامعه و فرهنگی است که در آن زندگی می کنند. برای مثال، در حالی که علائم یائسگی کمتر در فرهنگ‌هایی مشاهده می‌شود که زنان مسن‌تر مورد احترام هستند، در غرب، این تصور وجود دارد که یائسگی موضوعی است که باید برای زنان اجتناب شود، با نسبت دادن نگرش‌های منفی به سالمندی به یائسگی. معادل پیری دیده می شود. علاوه بر این، مشاهده شده است که افرادی که در فرهنگ هایی بزرگ شده اند که ارزش اجتماعی زنان معادل باروری است، نگرش منفی بیشتری نسبت به یائسگی نشان می دهند. با این حال، نگرش‌های منفی موجود می‌تواند با گشودن بیشتر زنان به خطرات روانی اجتماعی در این فرآیند، ادراک استرس را افزایش داده و تنظیم خلق و خوی خود را برای آنها دشوار کند. این می تواند علائم روان تنی مانند علائم افسردگی و سردرد را ایجاد کند. بنابراین می توان گفت که مشکلات مرتبط با یائسگی نتیجه معانی منفی و تعصباتی است که جامعه به پیری و یائسگی نسبت می دهد.

"رسانه های اجتماعی نقش مهمی دارند"

یکی از مفاهیم مهم در دوره یائسگی تصویر بدن است. بدن که از دوران نوزادی مورد توجه قرار می گیرد، بر رشد جسمی، شناختی و معنوی تأثیر می گذارد و تحت تأثیر آن قرار می گیرد. تفاوت بین فرهنگ ها همچنین باعث ایجاد تفاوت در ادراک بدن افراد می شود. در حالی که اضافه وزن در برخی جوامع با زیبا بودن همراه است، در برخی از جوامع اضافه وزن در ادراک زیبایی مردود است. زنان به طور کلی نسبت به مردان از وزن و اندازه بدن خود رضایت کمتری دارند. تصور می شود که این تفاوت در تصویر بدن به نقش های جنسیتی مربوط می شود. در کنار تأثیر فرهنگ بر نقش‌های جنسیتی، تأثیر رسانه‌های اجتماعی و استراتژی‌های بازاریابی نقش مهمی در شکل‌گیری «درک زیبایی» دارند. این تأثیرات از ویژگی های خانوادگی، رسانه ای و اجتماعی می تواند باعث شیء شدن بدن زن شود. این تصور باعث می شود که زن نه با سایر ویژگی هایش، بلکه با اندام، وزن، ساختار بدن و ظاهرش مهم باشد. زنانی که این تصور را درونی می کنند و اتخاذ می کنند ممکن است از بدن خود رضایت کمتری داشته باشند و ممکن است نگران اندام و ظاهر خود باشند. به خصوص خانم هایی که در دوران یائسگی هستند می توانند ابراز کنند که بدنشان را دوست ندارند و نسبت به چند سال پیش جذابیت کمتری دارند.

ادراکات منفی بدن باید از بین برود

عینیت بخشیدن به بدن توسط جامعه می تواند موجب افسردگی و مشکلات روانی مشابه زنان در دوران یائسگی شود. تصویر منفی از بدن می تواند منجر به افسردگی شود، همچنین افسردگی می تواند تصویر بدن را مختل کند. اما حمایت اجتماعی بر سلامت روان زنان در فرآیند تجربه و پذیرش یائسگی اثر شفابخش دارد. با این حال، در این دوره، تعلق علائم روانپزشکی به تشخیص روانپزشکی یا یائسگی از نظر ایجاد یک برنامه درمانی اهمیت حیاتی دارد. از این منظر، تصور می شود که کار بر روی تصویر بدن در روان درمانی نقش محافظتی بر سلامت روان دارد. در نتیجه، انسان از لحظه‌ای شروع به رشد می‌کند که متوجه می‌شود محکوم به زیست‌شناسی نیست. پس یائسگی را مانند دوران نوزادی، نوجوانی، جوانی و بزرگسالی نباید به عنوان یک کمبود، بلکه به عنوان یک روند طبیعی زندگی زنان دانست. زمانی که به عنوان مرحله گذار به زندگی پربارتر و راحت‌تر و همراه با تحولات دیگر (روابط همسر، شغل، تربیت فرزند، برنامه‌های آینده، پیری، مرگ و غیره) در نظر گرفته شود، بهتر می‌توان فهمید که این یک دوره بحرانی است. . از این منظر، دستاوردهای فردی و اجتماعی زنان و جامعه بیشتر خواهد بود. با این حال، اگر در یک حالت هیجانی شدید هستید که در کنار آمدن با آن مشکل دارید، اگر درد مزمن بدون دلیل فیزیکی دارید، اگر این وضعیت شروع به تأثیر منفی روی عملکرد شما کرده است، اگر علائم با همان شدت ادامه یا افزایش می یابد، دریافت حمایت روان درمانی برای افزایش بهزیستی روانشناختی قبل، حین و بعد از یائسگی بسیار مهم است

اولین نفری باشید که نظر می دهید

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


*