سرنوشت ساختمان ایستگاه حیدرپاشا چه خواهد شد؟

مرمت ایستگاه حیدرپاشا سال ها تکمیل نشد
مرمت ایستگاه حیدرپاشا 12 سال تمام نشد

ایستگاه حیدرپاشا که توسط سلطان عبدالحمید ثانی ساخته شده است یکی از نمادهای استانبول است. روی دیوار ساختمان، سلطان دوم. تابلویی وجود دارد که نشان می دهد عبدالحمید آن را ساخته است. این بنا ویژگی های زیادی دارد. نقطه شروع راه آهن، راه آهن بغداد و مدینه است.

از اینجا به بسیاری از شهرهای آناتولی باز می شود. کسانی که از آناتولی می آمدند با رسیدن به ایستگاه حیدرپاشا متوجه استانبول می شدند. کسانی که به آناتولی می رفتند غم انگیزترین حالت خداحافظی را از همین جا تجربه می کردند.
مدت هاست که با دولت آک پارتی، موضوع اخبار زیادی درباره ایستگاه حیدرپاشا و اطراف آن بوده است. مدتی صحبت از ساختارسازی به سبک ماهناتن در این منطقه بود. با یک ضد کمپین شدید متوقف شد. وقتی شورای بنای تاریخی منطقه را تحت حفاظت گرفت، بحث ها قطع شد. اما این بار مناطق هیأت یادگار تغییر یافت و مسئولان تصمیم گیری این هیئت در هیأت های دیگر منصوب شدند.
آتش سوزی در تعمیر ساختمان ایستگاه تصادفی بود یا آتش سوزی عمدی؟ در زمان آتش سوزی در حال خفگی بودیم. از آنجایی که نزدیک ماست، رفتیم و با ناراحتی آتش را تماشا کردیم.

پس از پروژه مارمارای، خدمات قطار در نتیجه توسعه راه آهن استانبول - آنکارا و تغییر مسیر استانبول به یک مکان رو به جلو لغو شد و اکنون ایستگاه و اطراف آن در سکوتی عمیق به سر می برند.
اخبار مربوط به ساختمان ایستگاه از دستور کار خارج نمی شود. وزیر ییلدیریم قول داد که این ساختمان تخریب نخواهد شد و حفظ خواهد شد. با این حال، اطلاعات به بیرون درز کرده است حتی بدتر. گفته می شود این ساختمان به یک مرکز تفریحی تبدیل می شود. این هم توهین آمیز و مغایر با معنویت سلطان عبدالحمید دوم است و هم ضربه ای به تاریخ فرهنگ.

راه آهن همچنین نماد مقاومت در برابر امپریالیسم بریتانیا است. هدف از راه آهن بغداد رسیدن هر چه سریعتر به بغداد و اطراف آن و حفاظت از منطقه در برابر امپریالیسم انگلیس است. این است که اطمینان حاصل شود که سربازان در اسرع وقت به آنجا اعزام می شوند. از سوی دیگر راه آهن مدینه به این منظور است که زیارت منطقه حجاز و عتبات عالیات و جلوگیری از ورود انگلیسی ها از طریق فلسطین به این منطقه است. ساختمان هایی که در کشورهای اروپایی نماد هستند محافظت می شوند. در چند شهر اروپا که بازدید کردیم، شاهد بودیم که چگونه سازه های معمولی برای ما حفظ شده و چگونه مطابق با هدف خود تدوین شده است.

آلبر کامو، در پراگ، دیدیم که چگونه ساختمانی که در آن زمان یک محله فقیر نشین بود، درست در کنار یک کلیسای جامع بزرگ، بدتر از ساختمان های زاغه نشین ما، جمع آوری و به موزه تبدیل شد.
ایستگاه حیدرپاشا، سلطان دوم. نماینده عبدالحمید است. اگر چنین است، بهتر است این بنا را به نام او حفظ کنید و آن را متناسب با روحیه او کنید. اول از همه، می توان آن را به موزه سلطان عبدالحمید دوم تبدیل کرد. روند سلطنت 33 ساله را می توان در اینجا به نمایش گذاشت. تمام داده های مربوط به خود سلطان، موافقان و مخالفان و دوره او باید جمع آوری شود. یک فضای نمایشگاهی بزرگ باید ایجاد شود. می تواند شاهد دوره سی و سه ساله تاریخ عثمانی باشد. از اتحاد و ترقی گرفته تا قبل و بعد، همه جزییات را می توان در مقابل چشمان ملت گذاشت. این تاریخ زنده بسیار تأثیرگذارتر از آنچه در کتاب های درسی آمده است.

از محیط اطراف و سایر قسمت های ساختمان می توان برای فعالیت های فرهنگی استفاده کرد. این چیزی است که در اینجا مناسب تر است. روبروی توپکاپی یک مرکز فرهنگی و یک موزه بزرگ قرار دارد که همتای آن است. چقدر زیبا، دلنشین و خوب خواهد بود. می خواهند آن را به یک مرکز سرگرمی تبدیل کنند. اگر برای اهداف پولی و درآمدی است که همه چیز نیست، باید فوراً آن را رها کرد. استانبول روح مهمی را از دست می داد.

علاوه بر این، می توان موزه ای از تاریخ و توسعه راه آهن ایجاد کرد. در واقع مبارزه صنعت خودرو با راه آهن را می توان با نمایشگاه هایی در اینجا توضیح داد. Kadıköyحیدرپاشا مرکزی است که متعلق به ماست و ما در برابر بیگانگی . سرگرمی های ذکر شده درست در سراسر ساختمان ایستگاه هستند. Kadıköy یقه اش خیلی زیاد است. بگذارید این بنا به شکل اولیه خود به حیات خود ادامه دهد. ایستگاه حیدرپاشا در نوع خود بی نظیر است و نمونه دیگری از آن وجود ندارد.

اولین نفری باشید که نظر می دهید

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


*